رهپویان
سفارش تبلیغ

آیا می توانیم اقتصاد را مردمی کنیم؟

مردمی کردن اقتصاد یک بعد آن این است که ما به دولت نق می زنیم که اقتصاد را بدهید به مردم و بعد دیگر این که خصوصی ها بیایند سرمایه گذاری کنند، یک ثروت کوچکی اگر کسی داشته باشد یک موسسه یا شرکتی را راه بیاندازد برای جمع آوری عسل از مردم روستاها، تمام روستا می روند دنبال کندوی عسل چون می بینند کسی جنس آنها را می خرند.

شما یک کامیون داشته باشید در همین مناطق روستایی با یک بلندگو دِه به دِه بگویید روزهای چهارشنبه اول ماه می آییم و مرغ های شما را می خریم. کیلویی این قدر، یعنی با سرمایه گذاری یک کامیون، بیاورید کشتارگاه پَر بِکنند، بسته بندی کنند، مرغ طبیعی و محلی، کل مردم تشویق می شوند که مرغ در خانه پرورش دهند و این کار را رها نمی کنند چون می بینند که خریده می شود.

و یا بگویید من تخم مرغ های شما را در فلان ساعت می آیم و یک شرکت کوچک را ایجاد کرده و روستاییان را جمع کرده و روستاییان ترغیب می شوند مرغ اضافه کنند، تخم مرغ اضافه کنند، چون یک نفر خریدار تضمینی پیدا شده است. یک شرکت کوچک ایجاد کند.

چند نفر که یک اندک ثروت دارند و پول اندکی دارند بیایند کامپوست قارچ را با بذرش بسته بندی کنند...

ادامه دارد...

  ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :

Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------

مولفه های اصلی گفتمان و تبیین اندیشه ولایت_ قسمت ششم

6- مردمی کردن اقتصاد

این محور خیلی به مردم و مخاطب های ما ربط دارد. اقتصاد نباید فقط دولتی باشد، مردم باید بیایند در صحنه، خب یک وقت ما به دولت انتقاد می کنیم که خصوصی سازی کنید.

اما وقتی مخاطب مردم هستند چه باید بگوییم؟ باید بگوییم مردم عزیز سرمایه خود را بردارید و بیاورید در تولید. خدای متعال می فرماید:

"الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونهم فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم"

 کسانی که طلا و نقره ذخیره می کنند و در راه خدا انفاق نمی کنند به عذاب دردناکی آنها را خبر بده. یعنی چی که ما در خانه هایمان طلا و نقره و ارز و... ذخیره می کنیم؟! آقا این سودش بیشتر است، زمین بخریم قیمتش می رود بالا. خوب حتما باید سودش زیادتر شود، خوب اون سود به چه درد تو می خورد، بلاهایی که الان آمده چیزهای کمی هستند؟! این گرد و غبارهای که آمده. هفته پیش ما در ایلام بودیم، دیدیم یک سری درخت های بلوط خشک شده اند. گفتیم چه شده؟ گفتند غباری که می آید می نشیند روی برگها و تنفس نمی توانند بکنند برگها و درخت خشک می شود. در کوه هم هست و کاری نمی توان کرد. مثلا اگر باغی بود با آب پاش آبی می پاشیدند و می شستند، در سینه تیز کوه است. این جنگل ها که اگر از بین برود چه اتفاق و فاجعه ای رخ می دهد در محیط زیست؟ این بلا ها را شما دست کم نگیرید "فبشرهم بعذاب الیم" نگفته حتما روز قیامت هست، شاید همین عذاب های دنیایی هم جزء آن باشد.

خشکسالی، دریاچه ارومیه خشک شد و بعضی ها آمدند استفاده سیاسی و تظاهرات کنند...

ادامه دارد...

  ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :

Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------

مولفه های اصلی گفتمان و تبیین اندیشه ولایت_ قسمت پنجم

  5- روح خودباوری و خوداتکایی

باور داشته باشیم که می توانیم. باور داشته باشیم، اعتماد به نفس داشته باشیم. شما نگاه کنید به صنعت دفاعی، واقعا حادثه ای مثال زدنی می باشد، در یک دهه یعنی دهه 80 در صنعت دفاعی ایران معجزه شده است. چیزهایی که اصلا نبوده و علم اولیه آن هم بعضا نبوده در یک دهه ساخته شده است. زیر سطحی، ماهواره، ماهواره بر، بی سیم، انواع رادار، پیچیده ترین رادار هایی که فقط دو سه تا کشور در جهان فقط دارند، در همین  ده سال ساخته شد. انواع موشک های ضد هوایی، ضد کشتی، زمین به زمین، اژدر و.... چطور این اتفاق افتاد؟ اول که آمدند در منطقه، نقشه جدید شان را اجرا کنند و به افغانستان حمله کنند دو اتفاق افتاد:

1- ایران را شدید تهدید کردند و همه احساس کردند همین امروز و فردا به ما حمله می کنند

2- تحریم، سلاح به ما نمی دادند و بعد به ما قطعات نمی دادند.

 

در همین مرحله از سال 80  آمدند مواد اولیه را هم تحریم کردند. یعنی گفتند آلومینیوم مثلا 20، 24 و یا فولاد فلان نوع و اینهایی که در تسلیحات نظامی کاربرد دارد را ممنوع کردند. سه کشور تولید می کردند در دنیا و ممنوع است و به ایران به هیچ وجه نمی دهیم، فلان فلز با خلوص فلان، فلان مواد شیمیایی و فلان چیز که کاربرد تسلیحاتی دارد همه رو ممنوع کردند و همین دو تا باعث شد که از تهدید و تحریم یک جهش درست شد، جهشی که فقط معجزه است، یعنی کسی بگذارد جلوی خودش لیست اتفاقاتی که در این 10 سال افتاده، شگفت زده می شود که چطور این همه اتفاقات افتاده؟ خودرو ساخته شده، بی سیم ساخته شده، اصلا ما بی سیم نداشتیم...

ادامه دارد...

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :

Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------

مولفه های اصلی گفتمان و تبیین اندیشه ولایت_ قسمت چهارم

 4- استفاده حد اکثری از همه ظرفیت ها

ظرفیت های بی نهایت در کشورمان وجود دارد. بعضی ها می گویند شعب ابیطالب هستیم، می خواهند بترسانند مردم را و تسلیم شوند. اولا اگر شعب ابیطالب هم بشویم یعنی یک سرزمین بی آب و علف که یک علف هم در آن سبز نمی شود یعنی ریگ و سنگ مثل کویر لوت که شده شعب ابیطالب، نه رودخانه ای دارند که بکارند نه انبار غذایی و هیچی ندارند، تکلیف ما چیست؟ اگر مسلمانیم باید راه پیغمبر را برویم و بگوییم مثل پیغمبر مقاومت کنیم، پیغمبر مقاومت کرد. مگر پیغمبر تسلیم شد؟! و در آنجا که آنها را در یک زمین ریگ و سنگ محدود کردند پیغمبر مقاومت کرد تا بالاخره دشمن شکست خورد و تسلیم شد البته با امداد الهی، اما تسلیم نشد و بالاخره دشمن تسلیم شد. حالا بگوییم شعب ابیطالب است؟!

 

نقش بازیگران اقتصاد مقاومتی:

یک میلیون و 780 هزار کیلومتر مربع زمین داریم با این همه آب که به اندازه 150 میلیون نفر می توانیم غذا تولید کنیم و بخوریم. اگر تمام مرز های ایران را آدم بچینند و نگذارند که هیچ ایرانی نه چیزی بیرون ببرد و نه چیزی به داخل کشور بیاورد. آب داریم. بیل هم داریم که بتوانیم زمین را بکنیم، بکاریم و غذا بخوریم. اینجا که شعب ابیطالب نیست. ظرفیت های مان را باید شناسایی کنیم. خیلی از ظرفیت ها بلا استفاده هست و خیلی از ارزش هایی که ما داشتیم را الان کنار گذاشتیم. تولید ارزش است. یک خانم در خانه 2 تا میله بافتنی داشت این کارخانه بود. نزدیک 20 میلیون خانوار الان در ایران هستند، سالی یک عدد کلاه یا شال گردن می شود 17 میلیون کلاه، 17 میلیون شال گردن. همه ژاکت های ما بافتنی بود والان منسوخ شده. خانم داشت برای بچه اش قصه  تعریف می کرد و یا مثلا به بچه اش دیکته می گفت...

ادامه دارد...

  ادامه مطلب...

کلمات کلیدی :

Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------

جنگ، کار تا پیروزی

Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------
<   <<   36   37   38